به گزارش مشرق، به جرات میتوان گفت که در دو سال گذشته حاشیه سازترین وزارتخانه دولت حسن روحانی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است.
وزارت علوم با اقدامات عجیبی همچون گسیل هیاتهای تسویه حساب سیاسی به دانشگاهها، راه اندازی جنگ رسانه ای علیه بورسیه ها، استفاده از نیروهای مساله دار در سمت های کلیدی، ابهامات درباره انتشار اسامی بورسیهها، ایجاد افت در شتاب علمی کشور، صدور احکام خلق الساعه و ابلاغیههای درگوشی به بورسیه ها، نگهداری سرپرست دانشگاه ها بیش از مدت معمول و قانونی، انتساب اخبار نادرست به نهادهای نظارتی، عدم تمکین از مصوبات و آرا مجلس شورای اسلامی، عدم نیازهای سیاسی و گسترده به دانش آموختگان بورسیه و ... در صدر حاشیه ساز ترین و سیاسی ترین وزارت علوم تاریخ ایران مطرح شده است.
به نظر می رسد سیاسیونی که برخی از جایگاه های مهم این وزارتخانه را در گذشته و حال اشغال کرده اند، بیش از هر چیز به مسائلی مانند تسویه حساب های جناحی، برخوردهای سیاسی، یارگیری حزبی، تلاش برای ایجاد افت در تولیدات علمی و برهم زدن آرامش و انضباط علمی حاکم بر دانشگاه ها می اندیشند و در این راستا با استفاده از ابزارهای مختلف نیات خود را عملی ساخته و این وزارتخانه و دانشگاه های تحت امر آن را به کانون درگیری های غیر ضرور و انتقام جویی های قبیلهای تبدیل کرده اند.
در این میان افت تکان دهنده شتاب علمی کشور در دو سال اخیر در اکثر رشته های مرتبط با وزارت علوم در کنار راه اندازی داستان سیاسی بورسیه ها، نشانه هایی روشن به غفلت زدگان حوزه آموزش عالی و سایر دست اندرکاران مرتبط با این قضایا ارسال کرد که متاسفانه یا تاکنون به عمق فاجعه پی نبرده اند یا اینکه با این قضایا برخورد خوش بینانه داشته و هنوز وارد فاز عملی در راستای مقابله با حاشیه سازان فتنه گر برنیامده اند.
نگاهی به افت شتاب علمی دو ساله کشور در رشتههای مختلف، باید تمام هوشیاران دغدغه مند را به واکنش سریع نسبت به این اتفاق نامیمون و تبعات آن ترغیب کند. جدول مقایسه رشتهای و پیشرفت علم در سال 2014 نسبت به دو سال قبل یعنی سال 2012 در جدول زیر آمده است.
هیچ عاقل نکته سنجی نمیتواند باور کند که وزارت علوم در طول دو سال اخیر بارها و بارها در باب بورسیه های دولت دهم، کمیته ها، شوراها، کارگروهها و جلسات مختلفی تشکیل داده و دهها مصاحبه، بیانیه، اطلاعیه و تکذیبیه در این زمینه صادر کره است اما برای افت علمی کشور که مساله اصلی وزارت علوم در حال حاضر است، حاضر به تشکیل این تعداد از کمیته ها، شوراها و کارگروهها و سیاست گذاری قابل لمس نشده است. حتی اطلاع رسانی رسمی، صحیح و قابل اتکایی از سوی وزارت علوم در این زمینه صورت نگرفته است.
* ارتباط میان داستان سیاسی بورسیهها و افت علمی کشور
ظلمهای اعجاب آور به بورسیهها، علی رغم گزارشات نادرست وزارت علوم، کماکان ادامه دارد و این دانشجویان در نامه های مختلف به ادامه این روند و اصرار وزارت علوم بر رفتار غلط گذشته و بازی ظالمانه با سرنوشت جوانان بورسیه به شدت اعتراض دارند. با توجه به آمار موجود به نظر می رسد هنوز بیش از 2 هزار نفر از بورسیه ها برای رسیدن به حقوق اولیه خود با وزارت علوم چالش جدی و اساسی دارند.
با توجه به وقایع دو سال اخیر، به نظر می رسد سیاست بازان و حاشیه سازان، روند مدیریتی خود را بر سه مبنای ایجاد افت عامدانه در شتاب رشد تولید علم کشور، برخورد سیاسی و زننده با دانشجویان بورسیه و اساتید معتقد و متعهد و ایجاد محیط دو قطبی در دانشگاهها به منظور یارگیری جناحی بنا نهادهاند.
موارد فوق به عنوان سه ضلع مثلث عملکردی فتنه گران کاملا در راستای یکدیگر بوده و تحقق هر یک به عینی شدن دیگری منجر خواهد شد.
برخورد با نخبگان بورسیه در چشم انداز کلی شاید تنها به انتقام جویی و حاشیه سازی فتنه گران برای دولت قبل و راه انداختن یک پروپاگاندای جناحی، تاویل شود؛ اما جستجوی دقیق و تامل کارشناسانه در این مساله نشان می دهد که یکی از زمینه های اصلی در پیدایش افت علمی کشور، سیاسی کردن داستان بورسیه ها بود.
در فضاسازی برای بورسیه ها و این خیانت تاریخی چندین بعد اصلی وجود دارد که تاکنون مغفول مانده است.
طی دو سال گذشته موضوع برخورد با بورسیهها به اولویت اول سازمان امور دانشجویان و وزارت علوم تبدیل شد و دو سال فرصت سیاست گذاری برای پیشرفت علمی کشور را ربود.
در این بین، بسیاری از نخبگان، دانشمندان، محققان و دانشجویان برتر و اثر گذار در لابه لای این انتقام جویی کور گرفتار شدند و به جای پرداختن به پژوهش و تولید علم، درگیر روند احقاق حق خود و چالش های اداری شدند.
جریان بورسیهها دانشگاهها را در یک بلاتکلیفی گسترده گرفتار کرد و روند جذب و عدم نیاز (اخراج) هیات علمی به گونه ای خاص و بی بدیل، سیاسی شد.
متاسفانه عملکرد وزارت علوم در این زمینه، روند انتقام جویی و بی قانونی در وزارت علوم و دانشگاهها را نهادینه و فضا را برای انتقام جویی های سیاسی و جناحی در مقاطع آتی فراهم کرد.
اسناد متقنی از برخورد با یکی از محققین برتر جهانی در زمینه چاپ مستندات علمی در حوزه نانوفناوری موجود است که نشان می دهد در قضیه انتقام جویی و حاشیه سازی برای بورسیه ها، فتنه گران هیچ حد و مرز علمی را در نظر نداشته و فقط رویه انتقام و سیاسی کاری در این زمینه مورد توجه بوده است.
این محقق برتر جهانی که از فارغ التحصیلان بورسیه دارای حکم است، بدون هیچ دلیل موجهی از دانشگاه کاشان، عدم نیاز دریافت کرده و عملا اخراج شده است. علی رغم گذشت ماه ها و سکوت این افراد، هنوز مشکلات زجر آور آنها به قوت خود باقی است و برخوردهایی در این حد در قضیه بورسیهها در دانشگاههای شهرستانی مانند دانشگاه کاشان و سایر دانشگاهها صورت پذیرفته است.
خبرگزاری فارس به زودی اسناد مربوط به جایگاه پژوهشی، رنج های عجیب و بلاتکلیفی و سرگردانی طولانی مدت مظلومانه این افراد را منتشر خواهد کرد تا همگان بدانند که هدف فتنه گران تنها تخریب جایگاه علمی ایران و حذف مهره های جوان اثر گذار بر رشد علمی کشور است.
نگاهی به بیانات تاریخی مقام معظم رهبری در سخنرانی 13 تیرماه 1394 در جمع اساتید دانشگاه ها از اوج دقت و ظرافت نگاه ایشان در طرح موضوعات مرتبط با یکدیگر در یک جلسه خاص دارد. اهم موارد بیان شده توسط معظم له در این زمینه، حول محورهای ذیل است:
«کاری کنید که شتاب رشد علمی فروکش نکند.
محیط علمی کشور را از حاشیهسازیها برکنار نگه دارید. سیاستبازی نشود، سیاسیکاری نشود، حاشیهسازی نشود. این حاشیهسازیها به کار اصلی که عبارت است از کار علم و پیشرفت علم با همه خصوصیّاتی که این مسئله دارد، لطمه میزند.»
« یکی از غلطترین کارهایی که در این یکی دو سال اخیر اتّفاق افتاد، این مسئله بورسیهها بود. این سم(جنجال درست کردن، حاشیه درست کردن ) را متأسّفانه افرادی بر اساس همان پایههای بینش فکریِ مبنی بر سیاسیکاری و سیاستبازی به کام دانشگاه کشور ریختند؛ چرا؟»
حال در این زمینه و با توجه به فرمایشات معظم له، سوالات مختلفی شکل میگیرد.
1- آیا مشغول شدن دائمی وزارت علوم به پرونده بی انتهای انتقام جویی از بورسیه های دولت دهم و راه اندازی دعواهای بی پایان قضایی، حقوقی، سیاسی و استخدامی در این زمینه، یکی از عوامل اصلی در وضعیت فعلی افت شتاب علمی کشور نیست؟
2- آیا هنوز فرصت آن نرسیده که مسئولین وزارت علوم به فکر رسالت اصلی خود باشند و پیگیری قضایای سیاسی و انتقام جویی های جناحی را به اهل آن بسپارند؟
3- آیا زمان بازبینی مصوبه جنجالی 630 شورای عالی انقلاب فرهنگی و خارج کردن وزارت علوم از مباحث قضایی و حقوقی و سپردن این قضایا به متولیان قانونی و شرعی آن از جمله قوه قضائیه و دیوان عدالت اداری، فرا نرسیده است؟
4- آیا پس از دو سال درجازدن و عقبگرد در بسیاری از زمینه های علمی، نباید ریشه فتنه را شناسایی و آنرا قطع کرد و باید همچنان از ناحیه سیاسی کاری و سیاست بازی در عرصه علمی و مراکز آکادمیک، کشور را از عناوین و سرمایه هایی که پیش از این دولت، با تلاش بسیاری از افراد حاصل شده است، دور کرد؟
5- آیا ارتباط افت تکان دهنده شتاب علمی با سیاسی بازی و بالاخص با مساله انتقام جویی از بورسیه ها، هنوز برای عده ای مجهول است؟
* فهم و درک فرمایشات رهبر معظم انقلاب، کلید حل بحران علمی و جنجال سیاسی بورسیهها
دادگاه بزرگ وزارت علوم که در حال حاضر مشغول محاکمه بیش از 3700 نفر از بورسیه ها (بورسیه های داخل و بورسیه های تبدیل به داخل ) است، دیگر زمان و انگیزهای برای پرداختن به مسائل اصلی حوزه خود ندارد و مصوبه 630 شورای عالی انقلاب فرهنگی، موجب و علت این اتفاق ناگوار و افت علمی کشور است.
وزارت علوم 20 ماه است که به صورت کامل مشغول محاکمه، بهانه جویی، ابلاغ حکم، اجرای حکم، بازبینی حکم، تجدید نظر در حکم و تشکیل شوراها و گروه های مختلف برای مجازات سیاسی بیش از 3700 نفر از بورسیه های دولت دهم است و فتنه گران خوشحالند که اهداف آنها در تهی کردن دانشگاه ها از نیروهای نخبه متعهد و همچنین به حاشیه رفتن وزارت علوم در صیانت از اقتدار علمی کشور با استفاده از یک مصوبه عجیب، به صورت کامل، محقق شده است.
فهم و درک صحیح از فرمایشات رهبر معظم انقلاب، کلید حل بحران علمی کشور و جنجال کاملا سیاسی بورسیههاست و مسئولین مختلف اعم از نمایندگان مجلس، مسئولین و مقامات قوه قضائیه و اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی، میبایست با درک این سخنان و تلاش همه جانبه خود، علاوه بر پایان دادن ظلم آگاهانه سازمان امور دانشجویان به بورسیه ها، زمینه را برای تحقق اهداف علمی کشور و خارج کردن وزارت علوم از ریل سیاسی کاری و سیاست بازی فراهم کنند.
ورود نمایندگان مجلس و دیوان عدالت اداری به این مسائل، از جمله مواردی است که فتنه گران لانه کرده در جایگاه های خاص، به شدت از آن هراس دارند.
به نظر می رسد با توجه به آسیب شناسی مقام معظم رهبری، نهادهای سیاست گذار و مجری در پیشبرد برنامههای علم و فناوری کشور، باید با تصویب قوانین و مجازات هایی مشخص، ابتدا به سیاسی کاری و پرداخت به حواشی در وزارت علوم پایان داده و پس از آن با ارجاع پرونده بورسیه ها به عنوان مصداق سیاسی کاری در این وزارتخانه به قوه قضائیه، زمینه اتلاف وقت و ایجاد بحران را از دست عده ای که علاقه ای به پیشرفت علمی کشور ندارند، بگیرند.
پس از آن باید گزارش های دوره ای مراجع ذیصلاح درباره رشد علمی کشور به صورت ماهانه ارائه شود و رصد رشد شتاب علمی کشور در دستور کار این نهادها قرار گیرد.
به نظر می رسد با اقداماتی که در دو سال گذشته صورت گرفته است، برای رسیدن به شتاب سالهای 2011 و 2010، با برنامه ریزی صحیح، حدود پنج سال فعالیت لازم است.
براساس این گزارش، وزارت علوم، قوه قضائیه، شورایعالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی باید پاسخ دهند که پس از گذشت سه ماه از بیانات راهگشا و حکیمانه رهبر معظم انقلاب درباره شتاب علمی کشور و ظلم به بورسیه ها، چه واکنش اثر گذاری در این زمینه از خود نشان دادهاند؟
وضعیت فعلی دانشجویان بورسیه و شکایت های روزانه آنها از اخراج ها و عدم نیازهای گسترده و همچنین عدم توفیق برای جایابی نشان می دهد که وزارت علوم هنوز رویه پیشین خود را دنبال می کند، اما سوال اینجاست که قوه قضائیه و شورایعالی انقلاب فرهنگی در این زمینه چه مسیری را طی و تا چه حد مطالبات برحق بورسیه ها را پیگیری کردهاند؟ سرانجام مصوبه 630 شورایعالی انقلاب فرهنگی و ظلم بی مبنا به دانشجویان بورسیه به کجا خواهد رسید؟
از سوی دیگر مسئولین مرتبط باید پاسخ دهند برای جبران افت شتاب علمی کشور تاکنون چه تدبیری اندیشیده اند و تا چه حد به تدابیر خود برای رفع کاستی های موجود امید دارند؟
در هر حال به نظر می رسد که ورود قوه قضائیه به داستان سیاسی و ظلم اعجاب آور به بورسیه ها و همچنین ورود نهادهای ذیربط در قضیه افت علمی کشور می تواند به عنوان سدی سدید در مقابل حاشیه سازان و سیاست بازان قرار گرفته و آنها را از ادامه روند دو ساله، مایوس کند. ادامه این روند خطا در وزارت علوم، هزینه های سنگین و غیرقابل باوری را به نظام آموزش عالی کشور تحمیل خواهد کرد.